۱۳۸۷ بهمن ۲۲, سه‌شنبه

واژگان قرآن: " امام"


"امام" یکی از واژه های قرآن است که در گذر زمان معانی آن برای ما بسیار اختصاصی شده است. به طوری که بسیاری تصور می کنند که این واژه اشاره به فرد یا افراد خاصی دارد. با بررسی آیات بر مبنای تقدم و تاخر رویداد ها ( از گذشته به آینده) می توان معانی دیگری را نیز استخراج نمود. این واژه در هفت جای قرآن آمده است. این واژه را می توان در دو طبقه قرار داد.

1. امام در دنیا
2. امام در آخرت

امام در دنیا کیست؟
1.امام پیامبر


در آیه 124 سوره بقره خداوند می فرمایند: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ: و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به ظالمان نمى‏رسد.

قبل از پرداختن به معنی امام در ایه فوق لازم است بدانیم که ذریه ابراهیم (ع) چه کسانی هستند. در آيات شريفه
84-90 سوره الانعام چنین آمده است: وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ، كُلًّا هَدَيْنا، وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ، وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ، وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ، وَ يُوسُفَ، وَ مُوسى‏، وَ هارُونَ، وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَ زَكَرِيَّا، وَ يَحْيى‏، وَ عِيسى‏، وَ إِلْياسَ، كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ، وَ إِسْماعِيلَ، وَ الْيَسَعَ، وَ يُونُسَ، وَ لُوطاً وَ كلًّا فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ، وَ مِنْ آبائِهِمْ، وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ، وَ إِخْوانِهِمْ، وَ اجْتَبَيْناهُمْ، وَ هَدَيْناهُمْ، إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ، وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ، فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ، فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ، فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ : ما اسحاق و يعقوب را به ابراهيم داديم، و همه ايشان را هدايت كرديم، نوح را هم قبلا هدايت كرده بوديم، و همچنين از ذريه او، داود و سليمان و ايوب، و يوسف و موسى، و هارون را، و ما اين چنين نيكوكاران را پاداش مي دهيم و نيز زكريا، و يحيى، و عيسى، و الياس، را كه همه از صالحان بودند، و نيز اسماعيل و يسع، و يونس، و لوط، را كه هر يك را بر عالمين برترى داديم و نيز از پدران ايشان، و ذرياتشان، و برادرانشان، كه علاوه بر هدايت و برترى، اجتباء هم داديم و هدايت بسوى صراط مستقيم ارزانى داشتيم، اين هدايت، هدايت خداست، كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن هدايت مى‏كند، و اگر بندگانش شرك بورزند، اجر كارهايى كه مى‏كنند حبط خواهد شد و اينها همان هايند كه كتاب و حكم و نبوت شان داديم، پس اگر قوم تو به قرآن و هدايت كفر بورزند مردمى ديگر را موكل بر آن كرده‏ايم، كه هرگز به ان كفر نمى‏ورزند و آنان كسانى هستند كه خدا هدايت شان كرده، پس بهدايت شان اقتدا كن.


همچنین در آیه 73 سوره انبیا و ایه 24 سوره سجده به ترتیب چنین آمده است: وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً، وَ كُلًّا جَعَلْنا صالِحِينَ، وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا، ما به ابراهيم، اسحاق را داديم، و علاوه بر او يعقوب راهم داديم، و همه را صالح قرار داديم، و مقرر كرديم كه امامانى باشند که بامر ما هدايت كنند. وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا، وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ، و ما از ايشان امامانى قرارداديم كه به امر ما هدايت مى‏كردند، و اين مقام را بدان جهت يافتند كه صبر مى‏كردند، و به آيات ما يقين مي داشتند.


آیات فوق به وضوح نشان می دهند که امامتی را که حضرت ابراهیم آن را برای ذریه خویش درخواست نمودند همان نبوت است.


امامت ابراهیم طوری است که تمامی پیامبران پس از او باید آن حضرت را الگوی خویش در انجام رسالت یا نبوت قرار دهند به طوریکه مهمترین ویژگی وی صبوری است. امامت ابراهیم در حج متجلی است. تمامی اعمال حج نشانه های لحظه های زندگی توحیدی و صبوری اوست. او الگوی فکری و عملی تمامی اعصار پس از خویش است. تا جایی که خداوند در بسیاری از آیات به پیامبر اسلام دستور می دهد از دین ابراهیم تبیعت کن یعنی او را الگوی خویش قرار ده. مثلا در آیه 123 سوره نحل آمده است : ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ : سپس به تو وحى كرديم كه از آيين ابراهيم حق‏گراى پيروى كن [چرا كه] او از مشركان نبود.



2. کتاب آسمانی
در سوره هود ایه 17 امام به عنوان کتب آسمانی الهی معرفی شده اند:
َفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿17﴾ ایا کسی که دلیل و برهان روشنی از سوی پروردگار خود دارد و گواهی از جانب خدا(به نام قران ) به دنبال ان می اید وقبل از قران کتاب موسی که رهبر و رحمت بوده است انان بی گمان به قران ایمان می اورند هر کس از گروهها به قران ایمان نیاورد میعادگاه او اتش است پس درباره قران شک و گمانی به خود راه مده چون قران حق است و از سوی پروردگارت امده است هر چند که بیشتر مردم به ان ایمان نمی اورند.


ودر سوره 46 ایه 12 چنین می فرمایند:
وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ :
و پيش از آن كتاب موسي كه پيشوا و رحمت بود (نشانه‏هاي آن را بيان كرده) و اين كتاب هماهنگ با نشانه‏هاي تورات است، درحالي كه به زبان عربي و فصيح و گوياست تا ظالمان را انذار كند و نيكوكاران را بشارت دهد.

3. امام متقین
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا (فرقان:74):
آنها كساني هستند كه مي‏گويند پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مايه روشني چشم ما قرار ده
و ما را پيشواي پرهيزگاران بنما!

ایات 63 -73 سوره فرقان صفات عباد الرحمن را بیان می کند. عباد الرحمن بندگان خداوند هستند که علاوه بر
صفاتی چون نرم خویی, نماز شب, دعای دوری از دوزخ, اعتدال در انفاق, توحید, عدم قتل ,عدم زنا,وعدم گواهی دروغ ممکن است دچار گناه شده و توبه نموده اند. این افراد با این ویژگی ها درخواست می کنند که امام متقین باشند.

از این دسته ایات مشخص میشود سایر افراد اگرچه پیامبر نیستند اما اگر ویژگی های فوق را داشته باشند ممکن
است خداوند آنها را امام متقین نیز بگرداند.


4. راه
سوره 15 ایه 79 چنین می فرمایند:
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ :
پس از آنان انتقام گرفتيم و آن دو [شهر اكنون] بر سر راهى آشكاراست.

امام در قیامت کیست؟


1. پیامبر و کتب اسمانی
در سوره 17 ایه 71 چنین می فرمایند:

َیوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلًا ﴿71﴾
[ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مى‏خوانيم پس هر كس كارنامه‏اش را به دست راستش دهند آنان كارنامه خود را مى‏خوانند و به قدر نخك هسته خرمايى به آنها ستم نمى‏شود.

اگر به ایه 124 بقره توجه کنیم ابراهیم امام للناس معرفی شد. اناس جمع ناس است. پس امام اناس هما ن پیامبران هستند و از طرفی چون پس از اتمام سلسله نبوت بالاترین مرجع قانون گذاری کتاب الله است پس در این ایه امام می تواند اشاره به هر دو باشد.

2. کارنامه اعمال
در سوره 36 ایه 12 می فرمایند:
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿12﴾
آرى ماييم كه مردگان را زنده مى‏سازيم و آنچه را از پيش فرستاده‏اند با آثار [و اعمال]شان درج مى‏كنيم و هر چيزى را در كارنامه‏اى روشن برشمرده‏ايم.

-از ایات فوق چنین استنباط می شود که امام می تواند کتب الهی باشنداخرین کتاب اسمانی قران است بنابرین اخرین امام نیز قران است

پس هر کس قران را نشناسد امام زمان خویش یعنی قران را نشناخته است و کسی که قران را نشناسد به مرگ جاهلیت یعنی کافر مرده است.
و از طرفی امام می تواند خود پیامبر اسلام (ص) باشد. کسی که وی را نشناسد مسلمان نیست و کسی که مسلمان نباشد, بنا به ایات قران دین دیگری از وی پذیرفته نیست, پس بی ایمان می میرد و این نیز همان مرگ جاهلیت است.
و نیز هر فرد صالحی که از قران تبعیت کند و زندگی او بر اساس دستورات قران باشد میتواند به فضل خداوند امام باشد.
والله اعلم